عید و درس

ساخت وبلاگ
 5 روز اول عید نوروز با دید و بازدید های پی درپی سپری میشود.برخی افراد ایل و طایفه هستند که اگر سالی یک بار در همین ایام نوروزی هم نبینی خدا داند چه زمانی با انها روبرو خواهی شد . امسال دل و دماغ دیدن چنین افراد و شنیدن تعارفهای خشک و الکی رانداشتم و فقط به دیدن اقوام نزدیک رفتم.

دید و بازدید ها تمام شد و امروز را به استراحت گذراندم و کمی درس خواندم

حس میکنم خیلی عقبم:(

ولی من میتواااانننننم

هنوز یک ماه مونده....

...... ....................................

...اهان ادامه ی حرفم. میخواستم بگم تعطیلات نوروزی یه حس عذاب وجدان همیشه با خودش داره.نمیدونم چرا اینطوریه اصلا. از همون اولش غروب روز سیزده میاد جلو چشمت و کلاس فردا، کنایه ی استادا و معلما. که انگار ما مقصریم که سیزده روز تعطیل شده. و عذاب وجدان دیگه برای مقاومت نکردن در برابر شیرینی ها و پدیدار شدن جوشهای صورته.

البته امسال عذاب وجدان اصلیم یه مقدار منحصر به فرد تره:کنکور.

+ نوشته شده در  دوشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۶ساعت 1:49  توسط پریا  | 
فصل اول تابستان...
ما را در سایت فصل اول تابستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lavienrose بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 3:16